تعلق خاطر بشر به وجوهات بصری کوششی حقیرانه است

.
زبان در مفهومِ ادبیتیِ خود، اختراعِ ابزارِ نوشتاریست که سوژگیِ فاعل رِ اثبات می کند اما اعتلاءِ سوژگی در بازنماءِ صوتیِ همان مفهومِ بدویست که نمی دانیم سرچشمهِ الهامِ آن کجاست؟
تعلقِ خاطرِ بشر به وجوهاتِ بصری، کوششی حقیرانه برای احیاءِ علقهءیست تاریخی که صرفا یک یادآوریِ سوگوارانه است.
هر گونه پدیدارگشتی برای بزک کردنِ صوت و مفهومی که دارد در خود حمل می نماید چیزی نیست جز تلاشی بیهوده در جهتِ تصغیرِ معنا به واسطهِ ابزارهاءِ بیانی، که عموما بصری و سخیف است.
زین روی تجریدی ترین تجبربیاتِ غیرِ آشنا در عالمِ ارتعاشات اتفاق می افتد…
ملودی، هارمونی، کنترپوان
.
ابراهیم پورباقر
۲۰۲۳۰۹۲۱۰۱۲۶