رَفیقِ روز هاء سخت، هنوز بیداری – به روی خشکِ لبت، جاء پاء سیگاری – رفیقِ خستهِ من، صداءِ بسته شدن – درونِ سینهِ تو، آرزوءِ بیداری – منم که مهر به سر بودُ مهربانی ها – کنون که خسته ترم در هجومِ بیماری – سواء کینهِ دشمن، جدا ز اهریمن – شدم اسیرِ توهم و عشقِ بازاری – رفیقِ خسته نگویم که عشق سیخی چند – و نانِ مهرُ عطوفت، دروغِ تَکراری – چقدر زر زده ءَم چشم، باز می بندم – دهانُ حلقُ گلویم به بغضِ اجباری – تمامِ عمر عذابت نمی دهد دنیا – بیا رفیق بخندیم در کمالِ بی عاری

.

پدر مادر برادر خواهر واژه اند تنها واژه هائی حقیر برتافته از یک یا چند هماغوشیِ ابلهانه که منجر به نسبتِ فامیلی بر اساسِ الگو هاء وراثتیِ مشترک می شود، خواهر ها حسودِ خواهر و برادر ها رقیبِ برادر در کسبِ شهرت، قدرت یا پول هستند، اسف بار تر اینکه در الگو هاءِ وراثتیِ بسیار مضحک چشم بگشائی و توانِ نفی یا انهدامِ آن ر نداشته باشی

حال بهم زن ترین بخش زندگیِ یک گربهِ نرِ هتروسکشوال وقتی اتفاق می افته که به یک گرگِ مادهِ خاکستریِ سبک مغز اعتماد می کنه و تصمیم می گیره از اوجِ قلهِ دانایی و تفاوت، سقوط کنه در چالهِ متعفنِ حماقت و شباهت، که این امر میسر نیست، زیرا هیچ گربه ای نمی تونه سگ باشه یا شغال یا کفتار