به چند دلیل ساده می توان متونِ کتیبه ها و سنگ نبشته هاء منتسب به هخامنشیان علی الخصوص داریوش بزرگ فرزند ویشتاسب داماد کورش را جعلی دانست و به واسطهِ آن تمامِ تاریخی که برای این سلسله در کتبِ مورخین و باستان شناسان به رشته تحریر در آمده را رد کرد و باطل شمرد و به این نتیجه رسید که در بازهِ زمانیِ یاد شده چنین اتفاقاتی به وقوع نپیوسته است و این متون بعد ها به قصد و اغراضی دیگر توسط برخی از اسباطِ نابغهِ عبرانی سامی نگاشته شده است

.
۱.خودِ متنِ نگاشته شده در کتیبه بیستون که به طرزِ وسواس گونه ای می خواهد دقیق به نظر برسد، نحوِ جملات و قاعدهِ ساختِ واژگان در لفظ که بیشتر شبیه صده هاء آغازینِ میلادیست
۲.تاریخِ یاد شده در متن برای پادشاهانِ هشت نسل پیش از داریوش با مدتِ پادشاهی تا آن زمان و با زمان کلیِ پادشاهی هخامنشیان خوانش ندارد که البته پیشتر نویسنده ای در یکی از متونی که مطالعه نمودم به آن اشاره داشته است
۳.با مطالعه بصریِ الفاظ در خطوطِ مختلفِ هم عصر و پیش و پس از آن دوره متوجه می شویم در حوالیِ سه هزار و سیصد سال پیش فینیقی ها با خطی می نگاشتند که در رسم الخطِ هجائی بسیار شبیهِ تمام خطوطِ پسا آرامیست و اصرار بر استفاده از خط میخی فارسی باستان، عیلامی یا آکدی که کاربرد آن در آن دوره کاملا منقرض شده  غیر منطقی است
۴.با عطف به بند یک بایسته است عرض بدارم که نه تنها در فینیقی که خطی بسیار استوار است در نحو و ساختارِ عنوانی معنائی بلکه در آرامی، حتی عبری و این اواخر در فرانسهِ امروزی تکلیفِ کابرِ زبان با برخی حروف مشخص نیست که ریشه در کمپلکس اوتیسم زبانی دارد، به عنوانِ مثال حرف “ر”
که بسیار جای تعجب و شگفتیست در کتیبهِ موصوفه در ارکانِ واژگانی از حروفِ پر کاربرد است و پرسش اینست که چگونه می شود چنان واژگانی را در آن دوره با چنان ترکیبی ابداع و به کار برد
۵.بشر اولیه در پنج هزار سال پیش تلاش نمود تا حروف را بر مبناء مخرجِ صوتی به صورتِ آلفابت درج و ثبت نماید و مهمترین مخارجِ نخستین توکِ لب ها و زبان بوده و نهایتا انتهاء حلق و چنین معضلی در نحوهِ بیانِ حروف خود را تا هزاره ها بعد حتی تا ابتداء هزاره دوم کشاند، اینست که حرفِ بیت و دالت در عبری می توانند به ترتیب برای “و” و “ت” استفاده شوند
۶.دلایلِ وقوعِ چنین جعلی را بایست در محتویاتِ کتیبه ها و سنگ نبشته ها جست که آن مضامین می تواند به نفعِ چه کسانی کاربرد عقیدتی سیاسی یا غیره یابد

پاورقی

سمتِ نوشتنِ خطوط که برعکسِ تمامِ خطوطِ مرسومِ پساآرامی در آن دوره و از چپ است می تواند بیانگرِ این نکته باشد که ممکن است کتیبه ها توسط برخی اروپائی هاء پساکنستانتینیِ موجدِ عیسوی مسیحی نگاشته شده باشد
.
ابراهیم پورباقر
مازندران
سپتمبر ۲۰۲۴