به روی هیکلِ صافت هلوءِ هسته جدا – هزار بوسه بلغزد به لغلغه اما – شلیل میوهِ سهلی برای لیسیدن – ولی چو پشم ندارد مباد میوهِ ما – به روی باسنِ گردی که تور توری بود – به لای پاش تو گوئی رهِ عبوری بود – هزار فاصله اما به ناز و عشوه نگر – شکافِ بینِ دو پایش سه سالِ نوری بود – ابن عروض