.
آیا آستیاگ آخرین پادشاه ماد که به خط دیوانی می شود برای وجودِ او دلایلی مثبوت در تاریخ یافت، اسحاق همان عیسا است
که نام خود را بر فرزند خود گذارد برای اینکه به پادشاهی برسد
و یعقوب، یءکعب همان ازرءیل، آن مردِ حیله گرِ کم مو خود را به صورتِ متوهمانه ای در قامت و قالبِ کورش یا مسحا، موسی بازنمود و باز تولید می کند
این جدال دیرینه میان عیسو و یعقوب تا چه میزان به جعل تاریخ و حذف و اضافاتِ آن انجامید
آیا از اساس می توان به تاریخ سازی ها، کتیبه نگاری ها برای هخامنشیان و شاه دادگسترشان کورش باور داشت؟
چرا این برگ از تاریخ در فلات ایران همیشه و در همه حال در هاله ای از ابهام فرو رفته است و اکثر شواهد در تائید وجود چنین سلسه ای اصیل و اصلی به نظر نمی رسد
از عدم خوانشِ تاریخی تا نوع خطوط به کار رفته در کتیبه ها، حتی شیوه معماری
انگار تاریخ یک باز تولید مجعوله میانِ جدالِ عیسویون و موسویون است و به هر ضرب و زوری سامیتیست هاء اسرائیلی دارند تمام رد پاهای تاریخی مبنی بر عیسویتِ میترائیستیِ تثلیثیِ پیش از خود را نابود می کنند برای ساختنِ یک توهمِ بزرگِ پسااشکانی
.
ابراهیم پورباقر
سپتمبر ۲۰۲۴