Facebook
Twitter
WhatsApp
T.me/ozerir +989011010668 info@ozer
www.ozer.ir
Home
Food
Travel
Photography
Beauty
دستهبندی نشده
بوی گند جوراب و گلاب تنها ثمره و محصولِ شهروندیِ آن سرزمین برای من بود، بوی تعریق، فریب و تزویر، خسته از این مغز هاء تخدیر شده پای منقل هاء شیره و تریاک، از گل ها و گل کش ها، از آن همه بی کنشی و انفعال، فضول هاء ناآگاهِ توده در مجلسِ عوام
24/02/2025
·
by
ozer
←
Previous:
آدم ها زیاد حرف می زنند؛ اگر از من بپرسی می گم نسلِ انسان از میمون نیست، ریشه انسان ها رو باید در طوطی جُست؛ مزخرف گو و حرفِ مفت زن – سایه باد – کارلوس روئیث ثافون
Next:
نمی تونست مادرش رو صدا بزنه، فقط در حد کوبیدنِ منقارش بر هم؛ لک لک – پلاستیک شفاف؛ هدیه پستچی دیوانه – ابراهیم پورباقر – مرگ اثر – اثرمرگی – نیستواژگی
→